شرايط طلاق به درخواست زوجه

۲ بازديد ۰ نظر

شرايط طلاق به درخواست زوجه را در اينن مطلب مورد بررسي قرار خواهيم داد. همانطور كه مي دانيد در قانون كشور ما و نيز مقررات فقهي، طلاق در اختيار مرد  است مگر آنكه در عقد ذكر شده باشد حق طلاق با زوجه مي باشد، در غير اينصورت او مي تواند با شرايط ذكر شده در عقدنامه زوجه را طلاق دهد.

لازم به ذكر است كه زوج براي طلاق زوجه بايد مهريه و حق و حقوق او را بپردازد و سپس مي توانداقدام به طلاق زوجه نمايد. در مقابل زوجه براي گرفتن طلاق بدون رضايت شوهر بايد احراز شرايطي را اثبات نمايد گه در ادامه در ارتباط با شرايط طلاق به درخواست زوجه بيشتر صحبت كرده ايم.

يكي از سخت ترين و مهمترين پرونده هاي خانوادگي در دستگاه قضا درخواست طلاق به درخواست زوجه مي باشد كه داراي شرايطي است كه بايد آن ها را به دادگاه اثبات شود به همين منظور ما در اين مطلب در ارتباط با شرايط طلاق به درخواست زوجه بيشتر صحبت خواهيم كرد.

اما دقت داشته باشيد تنها با تكيه بر اين مطالب نمي توانيد به راحتي درخواست طلاق دهيد، براي اين منظور لازم است تا با يك وكيل خانواده صحبت نماييد و طبق شرايطي كه داريد از او مشاوره و كمك بگيريد تا بتوانيد شرايط را به دادگاه اثبات كرده و در كوتاه ترين زمان جدا شويد.

همانطور كه مي دانيد، طبق قانون مدني و مقررات فقهي، طلاق در اختيار مرد است و زن تنها با داشتن دليل موجه و اثبات آن مي‎تواند از دادگاه تقاضاي طلاق كند، مگر اينكه طلاق توافقي باشد يا زن وكالت در طلاق داشته باشد.

در مراحل و شرايط طلاق به درخواست زوجه بايد بدانيد كه براي شروع و ثبت مراحل طلاق زوجه بايد از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي شروع نماييد. در ابتدا دادخواست در دفاتر الكترونيك قضايي ثبت شده و سپس به دادگاه خانواده فرستاده و ارجاع مي‌ شود.

در ادامه در ارتباط با شرايط طلاق به درخواست زوجه كه با اثبات آن زوجه مي تواند از زوج طلاق بگيرد را آورده ايم.

دلايل طلاق به درخواست زوجه

علل عمده و مهمترين موضوعاتي كه زن به استناد آن ها مي تواند طلاق بگيرد به شرح ذيل مي باشد كه با وجود هر كدام از اين موارد از شرايط طلاق به درخواست زوجه اين است كه بايد آن را به دادگاه اثبات نمايد:

  1. اعتياد مضر شوهر
  2. نپرداختن نفقه زوجه حداقل به مدت ۶ ماه
  3. مريضي سخت علاج شوهر
  4. امراض مقاربتي شوهر
  5. بچه دار نشدن زوج
  6. ترك زندگي توسط زوج
  7. ازدواج مجدد بدون رضايت همسر اول
  8. محكوميت شوهر به زندان بالاي ۵ سال يا ارتكاب به جرايمي كه بر خلاف شان زوجه است
  9. سورفتار و سو معاشرت ( ضرب و جرح، توهين،… )
  10. عدم تهيه مسكن براي مدت غير متعارف
  11. اثبات خيانت همسر در دادگاه
  12. با شرايطي كراهت شديد زوجه همراه با بذل كل مهريه
  13. بلاتكليف رها كردن زوجه
  14. نداشتن رابطه جنسي براي مدت غير متعارف
  15. مشكلات زناشويي ناشي از عيوب مرد
  16. رابطه جنسي غير متعارف
  17. با شرايطي دوري طولاني زوجين از همديگر

هر كدام از موارد بالا در صورت اثبات به دادگاه مي توانند حكم دهند تا طلاق اجرا شود.

 

مدت زمان طلاق از طرف زوجه

بر طبق قانون طلاق و آيين دادرسي مدني، طلاق پرونده اي است كه با اعتراض هر كدام از زوجين ۳ دادگاه را طي خواهد كرد. دادگاه بدوي، دادگاه تجديد نظر استان مربوطه، ديوان عالي كشور. در فرض اينكه پرونده با اعتراض، هر سه دادگاه را پشت سر بگذارد حدود يكسال طول خواهد كشيد تا حكم طلاق را گرفته و اجرا شود. مگر اينكه يكي از طرفين اعتراض نكند.

در نتيجه اگر قصد بر جدايي داريد با توجه به شرايط طلاق به درخواست زوجه لازم است تا با وكيل خانواده مشورت نماييد و در صورت امكان براي اين پرونده يك وكيل داشته باشيد تا روند پرونده راحت تر طي شود.

 

شرايط طلاق به درخواست زوجه باكره

شرايط طلاق به درخواست زوجه باكره كمي متفاوت تر مي باشد كه در ادامه به آن اشاره كرده ايم:

  • مهريه زوجه باكره در هنگام طلاق نصف مي باشد.
  • اگر باكره ماندن زوجه ، به دليل عدم شروع زندگي مشترك و عدم تمايل زوج و يا هر دليل منتسب به زوج باشد يا شرايطي امكان اخذ راي طلاق از دادگاه وجود دارد.
  • بر خلاف عقد نكاح زوجه باكره كه مستلزم اجازه پدر و يا جد پدري است در طلاق اينگونه نيست. و از شرايط طلاق به درخواست زوجه باكره قانونا رضايت پدر نمي باشد.
  • طلاق يك طرفه به درخواست زوجه باكره ، با توجه به اينكه زندگي مشترك آغاز نشده است خاصه وقتي كه زوجه به حق حبس استناد نمايد. كمي دشوار است توجه كنيم حتما در اين خصوص با وكيل مشاوره داشته باشيد زيرا موضوع بسيار تخصصي است. در بعضي پرونده ها مثل طلاق، در بيشتر موارد لازم است كه از راه هاي ديگري در ابتدا مثل مطالبه نفقه معوقه يا الزام به تهيه مسكن متناسب شان زوجه ، مطالبه مهريه و … اقدام شود كه وكيل شما، شما را در اين راه راهنمايي خواهد كرد.

تكليف مهريه در شرايط طلاق به درخواست زوجه

در اينجا ممكن است سوال پيش بيايد كه اگر زن متقاضي طلاق باشد تكليف مهريه چه خواهد شد؟

اين سوال بحث مفصلي دارد اما به طور مختصر مي توان گفت كه در شرايط طلاق به درخواست زوجه اگر زوجه بتواند يكي از شروط مندرج در سند ازدواج را ثابت كند وكيل شوهر در طلاق و قبول بذل مي شود و اختيار به دست خود اوست كه به وكالت از شوهر چه مقدار از مهريه اي را قبول بذل و تعيين كند و اگر بتواند از طريق عسر و حرج دادگاه را مجاب كند كه زوج را اجبار به طلاق كند ميزان مهريه اي كه بذل خواهد شد بسته به نظر قاضي و خود زوجه مي باشد.

 

طلاق به تقاضاي زوجه و حضانت فرزندان

در شرايط طلاق به درخواست زوجه نيز قانون طلاق مقررات مربوط به قانون مدني و قانون حمايت خانواده مي باشد. برطبق ماده  ۲۹ قانون حمايت از خانواده در پرونده طلاق ، اگر قبلا تكليف حضانت فرزندان مشخص نشده باشد بايد در ضمن حكم طلاق نسبت به آن اظهار نظر قضايي شود.

حسب قانون ، حضانت(نگهداري) فرزندان تا پايان ۷ سالگي با مادر مي باشد و بعد از آن با پدر است. ۹ سال براي دختران و ۱۵ سال براي پسران است. بعد از سنين مذكور حضانت ديگر از نظر قانون موضوعيت ندارد. و انتخاب با فرزندان است. اما در اعطاي حضانت قاضي بايد مصلحت فرزندان را در نظر گرفته و رعايت نمايد به اين معني كه مهم نيست بچه چند سال دارد و حضانت او بر طبق قانون با كيست، مهم آن است كه قاضي تشخيص بدهد براي كودك بهتر است كه نزد كدام يك از والدين باشد.

 

سخن آخر

شما مي توانيد براي پيشبرد بهتر شرايط طلاق به درخواست زوجه با وكلايه طلايه داران مشورت نماييد و سپس اقدام به درخواست خود كنيد.

نحوه ارث بردن زن در عقد موقت

۲ بازديد ۰ نظر

در اين مقاله با نحوه ارث بردن زن در عقد موقت در خدمت شما هستيم. همان طور كه مي دانيد نكاح در ايران به دو صورت است. نكاح دائم و نكاح منقطع كه در عامه به آن عقد موقت نيز گفته مي شود. در عرف عقد موقت را با نام صيغه نيز شناخته ايد. در واقع ازدواج موقت در مذهب شيعه به معني ازدواجي محدود با يك مهريه تعيين شده است. بنابراين مي توان گفت تفاوت ازدواج دائم و موقت در اين است كه در ازدواج دائم زماني تعيين نمي شود ولي در ازدواج موقت به مدت معلومي طرفين به عقد يكديگر درمي آيند.

لازم به ذكر است عقد موقت يا صيغه مي تواند از چند دقيقه تا چندين سال باشد و در مورد زمان آن محدوديتي وجود ندارد. اما در هر صورت اين محدوده زماني بايد معلوم باشد. يكي از تفاوت هاي عمده ميان ازدواج موقت و دائم در نحوه ارث بردن زن در عقد موقت مي باشد كه در اين مقاله مي خواهيم در اين مورد به بحث و بررسي بپردازيم. با ما همراه باشيد.

 

نحوه ارث بردن زن در عقد موقت

از جمله اشخاصي كه طبق قانون مدني از يكديگر ارث مي برند زن و شوهري هستند كه باهم عقد كرده باشند و در حين فوت يكي از زوجين، در زوجيت هم باشند. در قانون مدني ارث بردن زن از شوهر دائم خود مشخص و تعيين شده مي باشد. اما ارث بردن زن از شوهري كه به عقد موقت آن درآمده است تعيين نشده. به همين دليل مي خواهيم در اين بخش به نحوه ارث بردن زن در عقد موقت بپزدازيم.

ماده 864 قانون مدني مي گويد از جمله اشخاصي كه به موجب سبب ارث مي برند، هريك از زوجين است كه در حين فوت ديگري زنده باشد. بنابراين شرط ارث بري زن و يا شوهر اين است كه زن و مرد باهم عقد كرده باشند و در حين قوت ديگري زنده باشند. همچنين صهم الارث زن از شوهر در صورت داشتن فرزند و يا نداشتن آن با يكديگر متقاوت است. اگر مرد صاحب فرزند نباشد، سهم زن يك چهارم اموال مرد خواهد بود. اما در صورتي كه مرد صاحب فرزند باشد، ارث زن يك هشتم مي باشد.

ماده 940 قانون مدني نيز بيان مي دارد كه تنها زن و شوهر دائمي از يكديگر ارث مي برند. بر اساس اين ماده زوجيني كه زوجيت آن ها دائمي بوده و ممنوع الارث نباشند، مي توانند از يكديگر ارث ببرند. ارث نبردن زن در عقد موقت بر اساس قوانين فقهي است كه در قانون مدني نيز بر اين اساس پيش بيني شده است. اما در مورد مطالبات مهريه و نفقه زوجه بحث متفاوت است.

 

چه كساني از شخص متوفي ارث مي برند؟

الف) كساني كه نسبت خوني (نسبي) با متوفي دارند و به سه طبقه تقسيم ميشوند:
طبقه اول: پدر ومادر، فرزندان، فرزندانِ فرزندان هرچقدر پايين رود.
طبقه دوم: اجداد، خواهر و برادر و فرزندانِ خواهر و برادر.
طبقه سوم: عمه ها و عموها، داي ها و خاله هاي متوفي و فرزندانِ آنها.

ب) كساني كه رابطه سببي با هم دارند( زن و شوه)

نكته: در بين اين طبقات اگر از طبقه اول كسي باشد ديگر طبقات بعدي ارث نميبرند براي مثال اگر شخصي كه فوت كرده در زمان وفات پدر و مادرش يا هر يك از فرزندانش زنده باشد ديگر طبقه دوم و سوم ارث نخواهند برد.

حتما مطالعه كنيد: مراحل انحصار وراثت چيست؟

نتيجه گيري

با اين اوصاف شرط توارث در نكاح موقت باطل است دليل اين امر به زبان ساده حقوقي اين است كه چون قواعد ارث از شرع اسلام و بويژه از متن قرآن استخراج شده است بنابراين صرفاً مي توان مواردي را در قانون ذكر نمود كه مجوز شرعي آن وجود داشته باشد و در خصوص ارث در نكاح موقت چون چنين امري وجود ندارد بنابراين شرط نمودن آن نيز باطل است و حقوقدانان آن را نپذيرفته اند. نحوه ارث بردن زن در عقد موقت. براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد طلاق توافقي مي توانيد با طلايه داران همراه باشيد.

نكته جالب توجه ديگر اين است كه برعكس ارث، مهريه از شرايط صحت در عقد موقت مي باشد و حتماً بايد مهريه در عقد موقت وجود داشته باشد در غير اين صورت نكاح موقت صحيح نمي باشد. در ماده 1095 قانون همين مسأله ذكر گرديده است به موجب ماده مذكور« در نكاح منقطع عدم ذكر مهر موجب بطلان است» بر اين اساس مهريه از موارد ضروري است كه حتماً بايد در توافقات مربوط به نكاح ذكر گردد تا عقد مذكور صحيح تلقي گردد. نحوه ارث بردن زن در عقد موقت.

شرايط سه طلاقه در قانون

۴ بازديد ۰ نظر

شرايط سه طلاقه در قانون را در اين مطلب بيان كرده ايم و در ابتدا توضيح خواهيم داد كه منظور از سه طلاقه كردن چيست؟

همانطور كه مي دانيد طلاق انتخابي آخر براي اتمام ازدواج دائم مي باشد با طلاق ازدواج دائم شما تمام شده و شما ديگر متاهل محسوب نخواهيد شد

در خصوص طلاق شيوه هاي  مختلفي در فقه ذكر شده است كه ظاهراً قبلاً مرسوم بوده است اما در حال حاضر قانون گذار انواع طلاق را ذكر نموده و تقسيم بندي  آن ها و همچنين مقررات حاكم بر هر نوع طلاق را آمده است.

در قانون دو نوع طلاق وجود دارد:

1- طلاق بائن

2- طلاق رجعي

طبق ماده 1133 مرد مي تواند هر وقت اراده كند زن خود را طلاق دهد و بنا به ماده بعدي طلاق به درخواست زوج بايد در حضور حداقل دو نفر مرد عاقل و عادل جاري شود كه دو نفر مرد عادل طلاق را شنيده و تاييد نمايند.

اما ناگفته نماند كه زوجه نيز مي تواند درخواست طلاق خود را در قالب طلاق به درخواست زوجه به دادگاه خانواده ارائه دهد.

تفاوت طلاق بائن و رجعي در اين مي باشد كه در طلاق بائن براي شوهر حق رجوع وجود نخواهد داشت يعني بعد از جاري شدن صيغه طلاق شوهر نمي تواند از طلاق رجوع كرده و به زندگي مشترك با زن برگشته و ادامه دهد. بنا بر ماده 1145 درموارد زير طلاق بائن مي باشد.

1- طلاقي كه قبل از نزديكي واقع شود.

2- طلاق يائسه

3- طلاق خلع و مبارات مادام كه زن رجوع به عوض نكرده باشد.

4- سومين طلاق كه بعد از سه وصلت به عمل آيد، اعم از اين كه وصلت در نتيجه رجوع باشد يا در نتيجه نكاح جديد.

مورد چهارم همان موضوعي است كه در ادامه در ارتباط اين مطلب مي خواهيم در ارتباط با آن صحبت نماييم. مورد چهارم همان مفهوم سه طلاقه مي باشد كه در قانون داراي شرايطي مي باشد كه در ادامه به شرايط سه طلاقه در قانون خواهيم پرداخت.

در حقيقت شرايط سه طلاقه در قانون به اينصورت است كه پس از اينكه سه طلاق صورت گرفت ، نوع طلاق به بائن تبديل خواهد شد و به مفهومي ديگر امكان رجوع براي شوهر وجود نخواهد داشت و بنا بر ماده 1057 زني كه سه مرتبه متوالي زوجه يك نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام خواهد بود و ازدواج چهارم بين آن ها باطل است.

در حقيقت طبق شرايط سه طلاقه در قانون پس از طلاق سوم  ديگر قانون و شرع ازدواج چهارم آن ها را به رسميت نشناخته و قانون از واژه حرام در ارتباط با اين موضوع استفاده مي كند كه در حقيقت به معناي به رسميت نشناختن ازدواج مذكور مي باشد.

نكته قابل توجه در بعدي اين است كه طبق نظر حقوقدانان سه طلاق با هم واقع نخواهد شد و شوهر بايد سه بار  زن را طلاق بدهد و در دو طلاق نخستين در زمان عده به او رجوع نمايد يا عقد نكاح جديدي بين آن دو جاري شود.

احكام شرعي سه طاقه

برخي از احكام شرعي سه‌ طلاقه به شرح زير مي باشد:

  • ‌ ازدواج مرد با زني كه سه بار او را طلاق داده است، حرام مي باشد؛ چه بعد از هر طلاق در عِدّه به او رجوع كرده باشد يا آنكه پس از هر طلاق با عقدي دوباره با او ازدواج كرده باشد؛ همچنين چه پس از هر بار ازدواج با همسرش آميزش كرده باشد و يا خير.
  • طلاق‌ هاي سه‌ گانه در صورتي باعث حرام‌ شدن ازدواج مرد با زن مي‌ شود كه زن بين آن ها با مرد ديگري ازدواج نكرده باشد.
  • اگر مردي نمي‌ داند كه دوبار همسرش را طلاق داده است يا سه بار، بايد بنا را بر كمتر بگذارد و ازدواج او با آن زن صحيح است.

در خصوص سه طلاقه شدن زن گفته شده كه ازدواج چهارم با همان شوهر سابق ممنوع  است اما قانونگذار تصريح نموده كه چنانچه زن پس  از طلاق سوم با عقد دائم به زوجيت مرد ديگري درآيد و پس از وقوع نزديكي به او بواسطه طلاق يا فسخ يا فوت جدايي حاصل گردد آن گاه مي تواند براي بار چهارم با شوهر سابق خود ازدواج نمايد با اين اوصاف آن چه در اين خصوص مهم است اينكه زنجيره ازدواج و طلاق بين يك زن و مرد بايد پس از سه بار قطع گردد و پس از ازدواج با مرد ديگري و طلاق از وي زمينه براي ازدواج مجدد فراهم گردد.

در اين خصوص گفته مي  شود كه نياز به محلل وجود دارد و محلل همان شخصي است كه زنجيره ازدواج و طلاق را قطع خواهد كرد. در اين خصوص همانطور كه در بالا گفته شد سه طلاقه كردن به معناي  اين نمي باشد كه سه طلاق به طور همزمان واقع گردد بلكه بايد طلاق مربوط به سه ازدواج مجزا خاتمه داده باشد.

فقهاي شيعه نيز در اين خصوص اتفاق نظر دارند و بنابر فقه شيعه و شرايط سه طلاقه در قانون، سه طلاقه كردن زن وقتي به تحقق مي انجامد كه مردي همسر خود را طلاق دهد، سپس در ايام عده يا پس از تمام شدن وقت عده با او ازدواج نمايد آن گاه براي بار دوم همسر خود را طلاق دهد و همانند بار اول يا در ايام عده يا پس از انقضاي مدت عده با او ازدواج كند آن گاه براي بار دوم همسر خود را طلاق دهد. در اين صورت اين زن را سه طلاقه خواهند گفت كه برگشت آن به همسر سابق حرام خوانده مي شود.

طبق گفته هاي بالا در حقيقبت اين امكان وجود ندارد تا مردي به زن خن خود سه مرتبه پوشت سر هم بگويد طلاقت مي دهم و و سه طلاقه شود. بر اين اساس و طبق شرايط سه طلاقه در قانون ضرورت دارد تا فاصله زماني بين طلاق و ازدواج وجود داشته باشد و هدف از اين قانون جلوگيري از تزلزل در كانون خانواده بوده و قانونگذار اين قصد را داشته است تا به اين طريق از تزلزل و ناپايداري خانواده جلوگيري نمايد.

البته قانونگذار در قانون به ندرت از واژه حرام استفاده كرده است كه معني ممنوعيت مي باشد اما در مباحث مربوطه به طلاق آورده شده است پس از سه طلاقه دو زوج بر هم حرام هستند. اما در كل مي توان گفت ازدواج چهارم به رسميت شناخته نمي شود.

شما مي توانيد براي مشاوره بيشتر و كسب اطلاعات بيشتر به سايت پاليزلاو مراجعه نماييد.